راز قوانین زندگی- گام سوم

با امید به اینکه در گام های اول و دوم راز قوانین زندگی، آگاهی های لازم را گرفته و با عمل به آن آگاهی ها نتایج شگفت انگیزی را در زندگی تان رقم زده باشید.

در گام سوم راز قوانین زندگی مطالب بسیار مهم و ارزشمند دیگری را در کنار شما دوستان عزیز خواهیم بود.مطالبی که می تواند در جای خود، باز هم به بهترین زندگی کردن و کیفیت دادن به خود و زندگی تان، بسیار تاثیر گذار باشد.

شاید بعضی از شماها مثل چند سال پیشِ من، تصورتان این باشد که قانون جذب همان قانون زندگیست و اینکه یک قانون جذب بیشتر نداریم و کلِ قانون جذب هم خلاصه می شود به اینکه: به هر آنچه فکر کنیم قانون جذب برای مان پدید می آورد و این کل داستان است و من هم آن را فهمیده ام و نیازی به داشتن اطلاعات بیشتر ندارم!!!

اما واقعا این نبود و نیست! من در آن زمان موضوع را درست درک نکرده بودم و یک درک ناقص از قانون جذب و قوانین زندگی داشتم. من اصلا از رازهای دیگرِ زندگی و قوانین زندگی و پشت صحنه ها، مثل مراحل شکل گیری خواسته ها، مثل اندازه خواسته شدن، مثل دوره تکامل، مثل انواع تضادها در هر فصلی از زندگی و خیلی چیزای دیگه چیزی نمی دانستم.

به همین دلیل در انتخاب خواسته هایم و به دست آوردن یا رسیدن به آن ها خیلی خوب عمل نکردم و این درکِ ناقصِ من از قوانین زندگی، در برخی موارد، نه اینکه من را به خواسته هایم نرساند، بلکه کلی آسیب هم به من وارد کرد و کلی برای من دردآور شد.

من روزهای ابتدایی که تازه کارم را شروع کرده بودم و موضوع تدریسم را قانون جذب گذاشته بودم از علاقه ی زیادی که به آن داشتم و در کنار آن، تجربه هایی که پشت سر گذاشته بودم بسیار مشتاق شده بودم این قانون را هر چه بهتر در زندگی ام پیاده کنم و همچنین آنچه می آموزم و تجربه می کنم  را به دیگران نیز آموزش دهم.

وقتی وارد مسیر شدم کمی جلوتر با چالش های رنگارنگ و گوناگون زیادی مواجه شدم، سعی کردم تا جای ممکن آن ها را بفهمم و حل شان کنم.

کمی جلوتر رفتم باز با چالش های جدیدتری مواجه شدم، باز سعی کردم آن ها را حل نمایم  و از آنها عبور کنم و وقتی باز هم کمی جلوتر رفتم باز با مسائل جدیدتری روبرو شدم و کلی چالش ها را تجربه کردم و همینطور رکاب زنان آمده ام تا به هم اکنون.

خب این برخورد با چالش ها و حل آن ها خیلی به من کمک کرد که نگاهم را نسبت به قوانین، عمیق تر کنم و ریشه بوجود آمدن مسائل را بهتر پیدا کنم، مخصوصا دلایل بوجود آمدن بیماری ها و رفع آن ها برای بازگشت سلامتی، که در دوره معجزه سلامتی در مورد آن کامل صحبت کردیم.

در طول این سال ها با برخورد به موانعِ مختلف و گذر از آن ها، چیزی که خیلی برای من جالب و عبرت آموز بود این بود که این سادگی که من از قانون جذب می دیدم، پیاده کردنش در خود و زندگی ام بسیاربیشتر از آن چیزی که من فکر می کردم کار داشت و هنوز هم بسیار کار دارد.

سال های زیادی را صرف تغییر نگاهم، تغییر افکارم، تغییر باورهایم، تغییر رفتارم، تقویت صبوری ام و تقویت ایمان و توکلم و …کرده ام، اما هنوز می بینم اگر تا پایان عمرم روی این موضوع کار کنم همچنان چیزهای زیادی هست که من حتی ذره ای با آنها آشنا نیستم و چیزی از آنها نمی دانم.

متوجه شدم که در شبکه مغزی یک انسان آنقدر پیچیدگی وجود دارد، آنقدر این ذهن فَرار او به چیزهای غلط عادت کرده است، آنقدر پرونده های نادرست در خودش ذخیره کرده است که هر چه تمیز کنی و بسازی باز هم چیزی برای تمیز کردن و ساختن وجود دارد.

ذهن، این ابزار قدرتمند آنچنان از دنیای اطرافش بدون اجازه ما چیزهای نادرست را در هر آن و هر لحظه که از او غافل شویم به خودش می گیرد و در خودش ذخیره می کند که حتی توضیحش هم سخت است.

متوجه شدم که هر چه ما بر روی شجاعت و ایمان مان کار کنیم و نتایج شگفت انگیزی را بگیریم باز هم هنوز چیزهای زیادی هست که ذهن، ما را از آنها و بودن شان و رخ دادن شان می ترساند هنوز هم ذهن می تواند آنچنان ما را گمراه کند و فریب مان دهد که حتی خود متوجه آن نمی شویم.

قوانین زندگی و رازهای زندگی که در این جا می آموزید را، به شخصه با دقت و هوشیاری که بر آن دارم، هر روزی که از زندگی ام سپری می شود، آن را به مرحله اجرا و عمل می گذارم و وقتی نتیجه ی آن عمل را دریافت کردم و به درست بودن آن قوانین یقین پیدا کردم، آن را مطرح می کنم.

یعنی اول به هر دلیلی به چالشی بر می خورم، بعد راه حل عبور از آن چالش را پیدا می کنم، سپس آن راه حل را به اجرا می گذارم و هر چه قرار باشد انجامش دهم را انجام می دهم تا اینکه از آن چالش عبور می کنم.

سپس تغییرات جدید را در زندگی ام مشاهده می کنم و باز متوجه می شوم هنوز چیزهای خیلی زیادی هست که در کیفیت دادن به زندگی یا بالعکس گرفتن کیفیت زندگی ما نقش مهمی دارند و ما شاید آن ها را نمی بینیم و نسبت به آنها هوشیار نیستیم.

راز اصلی زندگی

در گام سوم راز قوانین زندگی قصد داریم بیشتر بر روی موضوع ایمان و توکل و مفهوم واقعی ایمان کار کنیم و صحبت کنیم از ایمانی که واقعی و همیشه فعال باشد. ایمانی که دائمی و همیشگی باشد.

ایمانِ فعال، زیاد حال انسان را بالا و پایین نمی کند. وقتی انسان جایی از زندگی، یک رخداد او را خیلی متعجب می کند و چند روز بعد دوباره در حل کوچکترین مسئله زندگی ناامید می شود به این معناست که ایمان، غیر فعال شده است.

برای اینکه از غیر فعال شدن آن و دچار کردن ما به ترس های واهی توسط ذهن جلوگیری کنیم میبایست راهی را پیدا کنیم که به صورت همیشگی ایمان مان فعال باشد.

حتما برای تان اتفاق افتاده است زمان هایی که چیزی شبیه معجزه در زندگی تان رخ داده است، آنچنان پر شور و پر حرارت و پر انگیزه شده اید، آنچنان فریاد کشیده اید که من دیگر این صحنه را فراموش نمی کنم من به خودم قول می دهم که همیشه به خدای خودم اعتماد کنم و کارهایم را به او بسپارم.

اما همین که زمان جلوتر رفت با برخورد به اولین مشکل یا مسئله ی جدید، انگاری آن ایمان و آن اعتماد از بین می رود و جایش را به ترس ها می دهد.

اگر همیشه بتوان آن هیجانات و شگفتی ها و آن موانع را داشت و در بالا و پایینی های زندگی خم به ابرو نیاورد می توان گفت بخشی از ایمان ما فعال است آن هم به اندازه ظرفیت وجودی مان.

برای به دست آوردن قدرت ایمان، همه چیز بستگی به اعمال مان دارد و عمل کردن هم بستگی به عبور از موانع ذهنی دارد و خودِ این پروسه به دلیل ناآشنا بودنش برای ذهن خسته کننده و ترسناک است.

راز قوانین زندگی گام سوم به شما کمک می کند که بر روی قدرت ایمان تان بیشتر کار کنید و با شجاعت ها و شهامت های تان همیشه ایمان تان را فعال نگه دارید تا بتوانید همیشه در حالت احساس خوب زندگی کنید.

یک فرد با ایمانِ بالا هم، گاهی ناامید می شود، گاهی دلش می لرزد، گاهی درونش شکی ایجاد می شود اما میزان شدت و مدت زمانِ ماندگاری آن خیلی خیلی کمتر از یک فردِ با ایمانِ کمتر است.

هر چه بر روی نیروی ایمان تان بیشتر سرمایه گذاری کنید از چیزهای بیشتری در زندگی می گذرید و ترس از دست دادن آن ها را کمتر دارید و در مقابل، به چیزهای خیلی بزرگ تری هم می رسید.

یعنی هر چه به نیروی هستی اعتماد بیشتری می کنید و در راه او قربانی و هزینه بیشتری را قبل از آشکار شدن نتیجه می پردازید جهان هستی پاداش و جایزه بیشتری را برای شما در نظر می گیرد.

اما بخشیدن قبل از بدست آوردن و گذشتن قبل از گرفتن نیاز به شجاعت بسیار زیادی دارد و با تمرین و تکرار و عبور از مراحل کوچک و سپس بزرگ تر و سپس بازهم بزرگ تر می توان به یک ایمان نسبتا خوب رسید.

در پروسه شجاعت ها شاید خیلی از خصلت ها یا حتی ارزش های قدیمی را قربانی می کنیم و آن ها برای مان بی لرزش می شوند، در مقابل خیلی چیزهای جدید و با ارزش بالاتر را بدست می آوریم که نمونه آن را کمتر کسی دارد.

انسان های با ایمانِ بالاتر همیشه به چیزهایی دسترسی دارند، کارهایی را انجام می دهند، به شگفتی هایی می رسند که انسان های با ایمانِ ضعیف تر از داشتن آن محرومند.

اما هر انسانِ با ایمانی هم، روزی از یک نقطه ی صفری شروع کرده است و هر چه ایمان و اعتماد بیشتری را به هستی نشان داده است، هستی پاداش و پاسخ بیشتری به او داده است و کم کم این اعتماد، محکم و محکم تر شده است.

شاید تعریفی که بیشتر ما آدم ها از ایمان داریم با آن چه ایمان واقعی خوانده می شود هیچ شباهتی به هم نداشته باشد.

در بیشتر موارد مشاهده می شود که افراد، ایمان را فقط در حد حرف بیان می کنند و وقتی پای عمل می آیند متوجه می شوند خیلی با آن چه ادعا می کنند فاصله دارند. آن چنان ترسی در دل شان دارند که حتی کوچکترین اعتمادی را به هستی نمی توانند بکنند.

شاید خیلی از افراد، ایمان داشتن را به مقدار نیایش شان نسبت می دهند و فکر می کنند چون خیلی بیشتر از افراد دیگر نیایش کرده اند لابد ایمان بیشتری دارند که این موضوع کاملا نادرست است.

ایمان داشتن اصلا ربطی به نیایش کردن ندارد، ایمان داشتن اصلا ربطی به حرف زدن در مورد آن ندارد، ایمان داشتن کاملا و صددرصد به عمل کردن ما، جسارت ما و رفتن به دلِ ناشناخته ها ربط دارد.

افراد بسیار زیادی هستند که اصلا حتی چیزی از نیایش کردن نمی دانند (منظورمان نیایش به سبک دیگران است) اما با اعمالی که انجام می دهند خودشان، اعتمادشان و ایمان شان را بیشتر و بهتر به جهان هستی و خداوند ثابت می کنند.

وقتی در دل ناشناخته ای پا می گذارند خطر را به جان می خرند، کاری را برای مُزدش انجام نمی دهند، به دیگران بدون چشمداشت عشق می دهند، به دیگران بدون چشمداشت بیشتر می بخشند ، این رفتارها نشان از ایمان و اعتماد این افراد به جهان هستی می باشد، حتی اگر یک بار هم آنطوری که ما نیایش می دانیم آن ها نیایش یا عبادت نکرده باشند.

در این دوره ی شگفت انگیز از نمونه ای از انسان های با ایمانِ بالاتر که می توانند الگوهای خوبی برای ما باشند صحبت می کنیم تا بتوانند الهام بخش ما در این مسیر زیبا باشند.

هرچه ما از شجاعت ها و اعتماد افراد دیگر به جهان و نتایج بعد از آن بیشتر مطلب بخوانیم و بدانیم خیلی می تواند بر روی تقویت ایمان ما تاثیر بیشتری داشته باشد.

نتایجی که این دوره می تواند برای شما دوستان عزیز داشته باشد این است که یاد می گیرید در مقابل ترس های تان چگونه رفتار کنید و چگونه در دل ترس ها پا بگذارید و از آن ها عبور کنید.

یاد می گیرید که وقتی در عمل، ایمان تان را به خداوند نشان دادید چگونه می توانید به درست ترین مسیرها هدایت شوید و هزاران بار کمتر ضربه بخورید.

یاد می گیرید وقتی ایمان تان در عمل را نشان دادید چگونه الهامات خداوند را دریافت کنید و یا به شکل های مختلف صدای آن را بشنوید.

یاد می گیرید چگونه کاری را که دیگران جرات فکر کردن بهش را ندارند شما به راحتی وارد آن شوید و نتایج شگفت انگیز بگیرید.

یاد می گیرید زبان کائنات را بفهمید و تک تک اتفاقات زندگی تان را معنا کنید و دلیل اتفاق افتادن و یا نیفتادن رخدادها در زندگی را متوجه می شوید.

همه چیز در زندگیِ من و شما به قدرت ایمان بستگی دارد و هنوز هزاران جایزه نگرفته ی دیگر در انتظار شماست تا زندگی در پسِ ایمان تان به شما تقدیم کند. فقط کافیست که این حرف ها را باور کنید و به آنچه در این دوره می آموزید با کیفیت عالی عمل کنید.

شاد باشید