وقتی که در سال 1395 بعد از عبور از چالش های بسیار زیاد و سردرگمی ها و کلافگی ها، به خلوت خودم پناه بردم، انگاری به یکباره درون من نوری روشن شد که بسیار برایم ناآشنا بود. آن نور از طریق من  بر روی هر کسی و هر چیزی تاثیر می گذاشت، آن نور با من حرف میزد، من را راهنمایی می کرد، به من می گفت که چه باید بکنم.

یکی از روزها نور به من فرمانی داد که اطاعت کردن و عمل کردن به آن، بس برایم دشوار بود. او از من خواست به ملاقات فردی سرطانی بروم و با او حرف بزنم، بدون آنکه بدانم چرا و چگونه!

ذهنم در مورد پذیرفتن این ماموریت، عجیب مقاومت داشت و هزاران دلیل و توجیح برای عمل نکردن به آن ندا، برایم می آورد.

پس از اسرار شدید، به نور قول رفتن را دادم. فردا صبح که وقت رفتن شد، وقتی خواستم به سمت منزل بیمار بروم باز ذهنم، من را از انجام این کار باز داشت و سرانجام زور ذهنم بیشتر شد و من به آن ندا عمل نکردم.

یک روز گذشت دوباره نور به سراغ من آمد و برای بار دوم از من خواست که این کار را انجام دهم. اینقدر شدت اسرار نور شدید بود که بر خلاف تمام ظواهر، من این بار تسلیم شدم و به او بله گفتم و فردا صبح به ماموریتم رفتم.

فردی را ملاقات کردم که شش سال سرطان داشت و با جراحی ها و عمل هایی که طی سال ها انجام داده بود نتیجه ای حاصل نشده بود. انگاری دکترها از او قطع امید کرده بودند و به همراهان او وعده مردنش در دو یا سه روز آینده را داده بودند.

بیمار از این خبر پزشکان اطلاعی نداشت، وقتی وارد اتاق او شدم صحنه ای ناراحت کننده دیدم. لحظه ای او را فقط نگاه می کردم، حتی کلمه ای یادم نمی آمد که به او بگویم، بگویم برای چه آمده ام و چرا من آنجا هستم!

اما به یکباره نور در من ظاهر شد و زبانم گشوده شد، دقایق طولانی را با بیمار صحبت کردم، آنچه گفتم و آنچه اتفاق افتاد را هیچ یادم نیست، فقط می دانم که از پس ماموریتم بر آمدم و آن نور از طریق من کار خودش را انجام داده بود، بدون آنکه من بدانم!

یک هفته بعد آن فرد بیمار بعد از سال ها بیماری و ماه ها بستری بودن، از روی تختش بلند شد و به سراغ من آمد. وقتی او را دیدم شوکه شدم و از آنچه می دیدم و از زبان او می شنیدم شگفت زده شدم.

او شروع به شکفتن کرده بود و در عرض همین یک هفته انقلابی درونی در او رخ داده بود که نتایج آن کاملا در چهره و کلام او مشهود بود  و … ادامه این داستان در دوره رویاها کامل صحبت شده است.

طولی نکشید که خبرش شهر را فرا گرفت و افراد بسیار زیادی با شنیدن این خبر، به من مراجعه کردند. به طرز عجیبی حرف های من مثل آبی بر روی آتش شده بود. خودم هم نمی دانستم چه اتفاقی در من افتاده و چه چیزی در حال رخ دادن است!

کمی از آن روز گذشت، شبی در دلِ خواب، آن نور دوباره به سراغ من آمد. این بار با یک کلمه ی شیرین من را از خواب بیدار کرد. او به من یک کلمه گفت « ترکیه» !!!

از خواب بلند شدم مات و مبهوت در رختخواب نشستم، نمی دانستم کجام و چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما آرامشی وصف نشدنی تمام وجودم را فراگرفته بود.

در همان لحظه از همانجا تصمیمم را برای عمل کردن به این ندای درونم را گرفتم. از آن پس مجموعه ی آموزشی ما بصورت جدی شکل گرفت.

مجموعه آموزشی استادضیاء از اواسط سال 1395 با نام (گروه آموزشی اندیشه سبز) ایجاد شد، در ابتدا بصورت پراکنده از طریق یک کانال تلگرام و یک گروه تلگرامی کار خود را شروع کردیم.

طولی نکشید که با صحنه های گفته شده در بالا روبرو شدیم، به دلیل استقبال زیاد افراد، همزمان آموزش های جلسه ای را در شهرستان آغاز کردیم، خیلی زود این برنامه ها فراگیر شد و بصورت معجزه آسایی درهایی برای گسترش این آموزش ها باز شد که ما را به سمت و سوی دنیای آنلاین سوق داد.

در ابتدا وقتی دوره ها را بصورت آفلاین یا حضوری برگزار می کردیم، افراد کمی می توانستند از این آموزه ها بهره ببرند. به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم  کارمان را بصورت آنلاین شروع کنیم.

از زمان تصمیم به این ایده تمام ابزار و توان خود را بکار گرفتیم تا آن را به بهترین و شایسته ترین وجه ممکن پیاده کنیم تا اینکه به لطف خدای مهربان این کار خیلی زود انجام گرفت و سایت ما با نام   ziyahosseini.com  کارش را شروع کرد.

به مدت سه سال کلی محتوا و مطلب را در سایت قرار دادیم تا دوستان بتوانند بصورت رایگان از آن استفاده کنند، بعد از اینکه کلی مورد استقبال قرار گرفت و کلی نتیجه های خوب و عالی توسط مخاطبان و کاربران ما گرفته شد، به یکباره در اثر یک اتفاق، سایت ما با تمام محتوایش برای همیشه از دسترس خارج شد.

تمام زحمت سه ساله ما، یعنی تمام آنچه در آن وبسایت داشتیم به همراه نام دامنه همگی بطور کامل از بین رفت. این اتفاق به ظاهر تلخ، مدت زمان کوتاهی، موقتا ما را متوقف کرد، اما ما مجددا بعد از مدتی تصمیم گرفتیم یک بار دیگر کارمان را خیلی مصمم تر، جدی تر و با کیفیتی بهتر از قبل شروع کنیم.

بنابراین خیلی زود طراحی سایت جدید را با نام دامنه جدید ostadziya.com  به مرحله آماده سازی رساندیم و مجددا کارمان را از صفر شروع کردیم و از آن زمان هر روز بهتر از روز قبل، با نتایج شگفت انگیز بیشتر در حال انجام وظیفه هستیم.

خوشحال خواهیم شد اگر شما عزیز را نیز در این مسیر زیبا در کنار خودمان داشته باشیم.

فعالیت و رسالت این مجموعه آموزشی، ایجاد آگاهی در حوزه قوانین جهان هستی، قوانین زندگی، درک بیشتر و شناخت عمیق ترِ جهان و چگونگی استفاده از قوانین جهان برای خوب زیستن، لذت بردن، سالم و سلامت بودن، و خوشبختیِ می باشد.

ما معتقدیم که یادگیریِ اصول و قوانین زندگی از خودِ زندگی مهم تر هستند، به این دلیل که اگر ما قوانین زندگی را یاد نداشته باشیم دائما به خود و زندگی مان صدمه و آسیب وارد می کنیم و لذتِ زندگی را از خود سلب می کنیم.

خوب زندگی کردن یک هنر، یک علم است و نیاز به مهارت دارد. یادگیری این مهارت از یادگیری هر چیز دیگری در زندگی مهم تر است و مثل یادگیری راه رفتن برای هر انسان یک ضرورت محسوب می شود.

یادگیری این اصول نیاز به هیچ سواد و دانش خاصی ندارد، هر کسی در هر سنی، با هر جنسیتی، با هر ملیتی و یا با هر مذهبی می تواند آنرا بیاموزد و از آن برای ساخت یک زندگی ایده آل استفاده نماید.

با یاری خداوند حتما روزهای خیلی خوبی را در کنار هم، در اینجا خواهیم داشت و زندگی ای سرشار از عشق، لذت، سلامتی و ثروت را تجربه خواهیم کرد.

اگر به این توصیه ما عمل کنید ما قول بهترین ها را به شما می دهیم:

اینکه خود و زندگی تان را با آموزه های این وبسایت گره بزنید، دائما فایل ها را گوش کنید، به آن متعهد شوید و به آن عمل کنید تا همه چیز در زندگی تان متحول شود. ما به این مسیری که پا گذاشته ایم و کاری که انجام می دهیم ایمان صددرصد داریم.

اینجا بمانید و به خودتان کمک کنید

مجموعه آموزشی استادضیاء